Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-05-03@07:14:50 GMT

دوربرگردان اصلاح‌طلبان به سمت روحانی/ حمایت از «هیچ»!

تاریخ انتشار: ۱۶ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۵۷۰۵۴

دوربرگردان اصلاح‌طلبان به سمت روحانی/ حمایت از «هیچ»!

به گزارش گروه دیگر رسانه‌های خبرگزاری فارس، یکی از پُر تکرار ترین تجربه‌هایی که در طول حیات بشر، مدام خود نمایی می‌کند روند و سیر «تکرار تاریخ» است. همه ما شاید در بسیاری از مواقع این جمله را بارها در زندگی‌های شخصی و اجتماعی خود شنیده باشیم که در فلان مساله تاریخ دارد تکرار می‌شود.

برای مثال بزنگاه‌های سیاسی پُر تکرارترین موقعیت برای تحقق این اصطلاح است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

دور باطلی که در شرایطی مانند فرصت ۸ ساله هر دولت به وضوح خودنمایی می‌کند و عده‌ای در پوستین نمایشی و غیر نمایشی «منتقد» بر مسند قضاوت می‌نشینند و بعضاً با طراحی سناریوهای مختلف سعی در «تدلیس» باطل دارند.

نزدیک‌ترین تجربه زیست سیاسی که با بی اقبالی مشهودی همراه بود، مربوط به دوران ۸ ساله ریاست جمهوری یکی از دولت‌های مستقر در جمهوری اسلامی ایران با شعار دولت «تدبیر و امید» می‌شود که در ابتدا حامیانی نمایشی برای دستیابی به پیروزی در کارزار انتخابات داشت. بعدها، حتی کارناوال حمایتی جریان موسوم به اصلاحات به عنوان گردن گیرترین جریان حمایتگر دولت یازدهم و دوازدهم در میانه راه مسیرشان را تغییر دادند و کار را به جایی رساندند که دولت منسوب به حسن روحانی تبدیل شد به وصله‌ای ناجور که هیچ جریانی آنها را گردن نگرفت و بسیاری از موافقان ابتدایی در مقابل این دولت قرار گرفتند.

البته زمانی که دولت یازدهم روی کار آمد، جریان اصلاحات به عنوان بزرگترین حامی دولتِ وقت، تا توانستند عملکرد دولت قبل از خود را به نقد نشستند و آن دوران را به عنوان یکی از سیاه‌ترین تجربه‌های کشور در اذهان عمومی تصویر سازی کردند اما تاریخ در مورد این جریان به شکلی تکرار شد که ناتوانی‌های مدیریتی و ضعف عملکرد منسوبین دولت یازدهم و دوازدهم حتی از سوی حامیان آنها هم مورد پذیرش قرار نگرفت و اصلاح طلبان به عنوان پَر و پا قرص ترین حمایت کنندگان دولت یازدهم و دوازدهم به منظور حراست از حیثیت سیاسی خود از لاک حمایتی خود بیرون آمدند و تدبیری‌ها را مورد نقد قراردادند.
 

 


دولت سیزدهم با رویکرد فرا جناحی حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی به صورت رسمی از مرداد ماه ۱۴۰۰ فعالیت خود را آغاز کرد و حالا عُمر این دولت به یکسال رسیده است و جریان فریز شده اصلاحات در تلاش هستند تا برای بقای خودشان هم که شده اظهار نظرهایی را در شکل و شمایل انتقاد به خورد افکار عمومی بدهند و شانس خود را برای احیای دوباره جایگاه سیاسی‌شان امتحان کنند.

خداحافظی حسن روحانی از پاستور مصادف بود با ۱۲ مرداد ۱۴۰۱ و او در حالی با مسئولیت ۸ ساله خود وداع می‌کرد که پیش از آغاز به کار رسمی دولتِ ابراهیم رئیسی در جلسه‌ای با روزنامه نگاران و مدیران مسئول رسانه‌های اصلاح‌طلب، کارشناسان اقتصادی و … سعی بر آن داشت که پیش از تشکیل دولت سیزدهم، نقشه‌ای از بایدها، نبایدها و برنامه‌های دولت برای آنها ترسیم کند.

در مقابل، رئیسی نیز در اقدامی نادر پیش از آغاز به کار رسمی دولتِ سیزدهم با مدیران مسئول رسانه‌ها اعم از اصلاح طلب و اصول گرا دیدار و گفتگو داشت و آنها را به همکاری و همراهی با دولت و ارائه پیشنهاد جهت پیشرفت امور دعوت کرد. این اقدام آنقدر در نوع خود کم نظیر بود که با اقبال جریان اصلاح طلب مواجه شد و آن را اقدامی قابل توجه و ارزشمند قلمداد کردند، اما دیری نپایید که این اقدام به فراموشی سپرده شد و اصلاح طلبان چوب انتقاد به دست گرفتند تا حیثیت به تاراج رفته خود را با نادرست، کم اهمیت و بی اهمیت جلوه دادن اقدامات دولت مستقر، احیا کنند.

انتقادها در رویدادهای مختلف و به اشکال گوناگون بیشتر از ناحیه یک طیف سیاسی نمود پیدا می‌کرد و کار تا جایی پیش رفت که تاختن به عملکرد دولت مستقر و مطالبه گری از آن، بارها از سوی فعالان سیاسی نام آشنای اصلاحاتی مانند عباس عبدی و حسین مرعشی مطرح شد. برای مثال، مرعشی در گفتگویی مدعی شده بود: «دولت آقای رئیسی تورم را حدود ۴۰ درصد از آقای روحانی تحویل گرفت و تا الان بر اساس پیش بینی‌های تمام کارشناسان خوش بین ۶۰ درصد به بالا است. بر اساس بررسی اقتصاددانان بدبین بالای صد است. باید فکری به حال این کرد. در جمع دوستان شما (دوستان ارزشی یا انقلابی) فرض بر این بود که مشکلات کشور ناشی از مدیریت آقای روحانی و جهانگیری و دولت قبل است.»

یا عبدی مسائل مختلفی از جمله موضوع برجام، سیل اخیر، رویکرد مجلس در برخورد با دولت و … را به نقد نشسته است. برای نمونه وی در یادداشتی در رابطه با وضعیت اشتغال در کشور و وعده دولت در رابطه با این حوزه نوشت: «مساله فقط اشتغال نیست، در تمامی حوزه‌ها می‌توان نگران بود. متأسفانه باید گفت که مدیران و مشاورانی که آگاه و بصیر به امور باشند حضور ندارند یا از آنان استفاده نمی‌شود. تازه در همین زمینه کارآفرینی و اشتغال، وزیر مربوط برکنار شده و هنوز وزیر جایگزین نیز نیامده است. فرصت‌ها، چون ابر در حال از دست رفتن هستند. با این دست فرمان هر روز بیشتر از پیش کوچک می‌شویم. ریشه ماجرا این است که رویکرد دولت توزیع‌محور است و نه تولید محور. این مشکلی است که دولت قبلی اصولگرایان هم دچارش بود که در ۸ سال با درآمدهای نفتی بی‌نظیر، سالانه کمتر از ۱۴ هزار شغل خالص ایجاد کردند. این دولت که آن درآمدها را نیز ندارد و تاکنون حتی اشتغال را منفی هم کرده است، به اندازه صد هزار نفر از آنان کم شده است.»

انتقاد به دولت رئیسی تا جایی پیش رفت که از مدت‌ها قبل کارگزارانی‌ها را به فکر تأسیس «دولتِ در سایه» متمایل کرد! این تصمیم واکنش‌های بسیاری را به همراه داشت؛ عده‌ای معتقدند منتقدین فعلی دولت رئیسی افرادی هستند که خود باید پاسخگوی بسیاری از اقداماتشان باشند در حالی که حالا در موضع طلبکار به دنبال لاپوشانی تصمیمات و حمایت‌های خود از رئیس دولت یازدهم و دوازدهم هستند.
 

 


حسین کنعانی مقدم در واکنش به تصمیم تشکیل دولت سایه از سوی کارگزاران، می‌گوید: «دولت در سایه را کسی تشکیل می‌دهد که به مردم اعلام کند برنامه‌ای برای مشکلات کشور در دست دارد؛ با تجربه‌ای که اصلاح طلبان در حمایت از دولتِ روحانی داشتند و عملکردی که او از خود به جا گذاشت بعید به نظر می‌رسد که بتواند دولت در سایه موفق بشود. روحانی و تیم اصلاح طلبان و کارگزاران سکان اجرایی کشور را ۸ سال در دست داشتند و دولتِ آفتاب بودند، کاری نتوانستند انجام دهند. دیگر اگر در سایه بروند معلوم نیست که چه اتفاقی خواهد افتاد. اصلاح طلبان سعی می‌کنند تا خود را بازسازی کند و خودشان را از نظر افکار عمومی تطهیر کنند. اصلاح طلبان با نقد دولت و زیر سوال بردن کارآمدی دولت، آغاز رقابت‌های انتخاباتی در مجلس آینده و رئیس جمهور آینده را در دستور کار خواهند داشت.»

جایگاه‬ انتقاد‬ به‬ عملکرد‬ دولت‬ سیزدهم‬ هر‬ بار‬ با‬ حضور‬ یک‬ یا‬ چند‬ منتقد‬ پُر‬ و‬ خالی‬ می‌شود. عبدالناصر همتی به عنوان یکی از مسئولان دولت سابق و مُهره جریان اصلاحات در انتخابات ۱۴۰۰ یکی‬ از‬ همین‬ منتقدان‬ و‬ حتی‬ مخالفان‬ دولت‬ رئیسی‬ شناخته‬ می‌شود‬ و‬ از همان ایام تاکنون اظهاراتی را مطرح کرده که پرداختن به آنها خالی از لطف نیست. همتی صفحه شخصی خود در فضای مجازی را ابزاری برای مطرح کردن انتقادات خود‬ از‬ دولت‬ِ مردمی‬ قرار داده است؛ تا جایی که با انتشار پُستی در فضای مجازی مدعی شد‬ دولت رئیسی سلطان چاپ پول است و نوشت: «رکورد تاریخی! سال ۱۴۰۰ چاپ پول در دولت سیزدهم ۱۴۲ هزار میلیارد تومان شد (علیرغم ادعای تسویه تنخواه دولت) و شایسته کسب عنوان فوق سلطان چاپ پول گردید. مشکلات دولت را کاملاً درک می‌کنم، فقط خواستم حامیان و امپراطوری رسانه‌ای دولت هم بدانند تا انشاالله به ریشه‌های واقعی مشکلات بپردازند.»

البته این ادعای همتی با اظهارنظرهایی نیز همراه بود تا جایی که اسدالله بادامچیان دبیر کل حزب موتلفه اسلامی، در همان مقطع و در واکنش به این ادعا، مشکلات و وابستگی‌های ارزی به قیمت‌های داخلی را سیاست‌های غلط افرادی مانند عبدالناصر همتی (رئیس سابق بانک مرکزی) خواند و گفت: «جالب اینجاست که همتی باوجود اشتباهاتش، طلبکار هم شده و می‌گوید اگر او در سیاست‌های ارزی نبود، ارز به ۸۰ هزار تومان می‌رسید. اکنون دولت به خاطر سیاست‌های اشتباه این آدم، در تلاش برای پایین آوردن ارز است؛ در حالی‌که این کار هم به صادرات آسیب خواهد زد.»

یا اینکه مجتبی شاکری دبیرکل جمعیت جانبازان انقلاب اسلامی در واکنش به موضع گیری همتی، می‌گوید: «یک متنی را از صحبت‌های عبدالناصر همتی که رئیس بانک مرکزی دولتِ حسن روحانی بود، مطالعه کردم و به نظرم این متن در واقع یک اقراری است که باید رئیس دستگاه قضا، یعنی حجت الاسلام محسنی‌اژه‌ای آن را به عنوان یک دادخواست و مدعی‌العموم مطرح کند و همتی را به دادگاه بیاورد. کسی که (همتی) اقرار می‌کند ما تورم ۳۵ درصد را به ۶۰ درصد رساندیم و تمام پول‌هایی که باید از کره‌جنوبی، ژاپن یا از فروش نفت به دستمان می‌رسید و بلوکه شده بود را به مقدار معادل آن، پول چاپ کردیم و باعث افزایش نقدینگی شدیم. این فرد باید محاکمه شود.»

در کنار انتقادهای آزادانه‌ای که در طول یک سال فعالیت دولت سیزدهم مطرح شد، روزنامه شرق با انتشار مطلبی مدعی شد که رسانه‌های حامی دولتِ رئیسی سعی در خاموش کردن انتقادهای رسانه‌های منتقد دارند و این در حالی است که مدیر مسئول این روزنامه از جمله افرادی بود که پیش از آغاز به کار رسمی دولت سیزدهم با رئیسی دیدار و گفتگو داشت.

به نظر می‌رسید آتش این انتقادها پس از نشست خبری رئیسی با رسانه‌های داخلی و خارجی و توضیحاتی که پیرامون دستاوردهای دولت سیزدهم در حوزه‌های اقتصادی، سیاست داخلی و سیاست خارجی ارائه شد، به سردی گراید اما بعضی رسانه‌های اصلاح طلب بار دیگر و درست فردای نشست خبری، بار دیگر توپ را در زمین دولت و رئیس جمهور انداختند و مدعی شدند که: «رئیسی هم دیگران را مقصر معرفی کرد».

روزنامه هم میهن که به تازگی به مدیر مسئولی «کرباسچیِ تکنوکرات» دور جدید انتشار خود را از سرگرفته است، از جمله روزنامه‌های اصلاح طلبی شناخته می‌شود که به انتقاد از مواضع رئیس جمهور پرداخت و مدعی شد: این نشست نتیجه‌ای به همراه نداشت و مواضع تکراری بود! این در حالی است که رئیس دولت سیزدهم در نشست خبری خود مواضع ایران در مذاکرات هسته‌ای و برنامه‌های دولت در حوزه اقتصادی را اعلام کرده بود.
 

 


اخیراً اظهارنظرهایی از سوی سران دولت‌های قبل در رسانه‌ها دست به دست می‌شود که واکنش‌های بسیاری را به همراه داشته است. برای نمونه، مجتبی توانگر نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در واکنش به این مواضع مطرح شده از سوی سران دولت سابق، گفت: «متأسفانه مسئولان دولت سابق که عملکرد فاجعه‌بارشان به ویژه در سال‌های آخر، جای دفاع برای بسیاری از هواداران‌شان باقی نگذاشته است، این روزها فعال شده و سعی دارند با فرافکنی و دادن آدرس‌های غلط، تصمیمات مخرب‌شان را توجیه کنند؛ اظهارات آقای جهانگیری نیز در همین راستا است.»

در نهایت، تمامی این موضع گیری ها بیانگر آن است که این جماعت به عنوان بانیان اثرگذار در دولت‌های یازدهم و دوازدهم قصد دارند فرار رو به جلو داشته باشند، از سویی عملکرد یک ساله دولت رئیسی و در مقابل کارنامه ۸ ساله دولت روحانی پیش روی ملت قرار دارد. آنچه به نظر می‌رسد این است که این دست از منتقدان بویژه اصلاح طلبان و تدبیری‌ها قصد دارند با طرح مباحث شبهه افکنانه و بیان انتقادات خود به عملکرد دولت سیزدهم، ذهن مردم را فریب دهند؛ آدرس غلط ارائه دهند تا مطالبه گری جامعه از آنها به فراموشی سپرده شود. آنچه باید مورد سوال قرار گیرد این است که این افراد باید تکلیف خود را مشخص کنند تا برای مردم روشن شود آنها منتقد عملکرد «دولت تدبیر و امید» بودند یا منتقد «دولتِ به دنبال تغییر به نفع مردم»؟

اصلاح طلبان و تدبیری‌ها علی رغم اینکه در صحنه سیاسی تلاش کرده‌اند که صفوف خود را از هم جدا کنند، اما این صفوف همچنان پابرجا است، به طوری که در انتقاد از دولت هر دو در یک ائتلاف به سر می‌برند.

آنچه عیان است بسیاری از اصلاح طلبان، امروز در تلاش هستند که برای پوشش دادن ضعف عملکردی دولت روحانی، دولتِ رئیسی را تخریب کنند و تحرکات این دولت را زیر سوال ببرند. آنها در موارد متعددی مانند اجرای هدفمندی یارانه‌ها و عادلانه سازی ارز ترجیحی سعی کردند کاملاً فرصت طلبانه با موج سواری خاص خود، از این جریان به صورت سیاسی بهره برداری کنند.

جریان اصلاحات در دو مقطع ۹۲ و ۹۸ برای پیروزی نامزد خود در انتخابات، ائتلاف کردند و در قرن جدید نیز جهت انتقاد از دولت و عبور از ناکارآمدی‌های دولتِ تدبیر و امید برای سومین بار زیر یک چتر قرار گرفته‌اند تا برنامه‌ها و راهبردهای سیاسی جریان متبوعشان را در سپهر سیاست دنبال و پیگیری کنند، اما علی رغم همه این تحرکات و موضع گیری‌ها کارنامه ۸ ساله دولتِ اعتدال پیش روی مردم است؛ مردم خود بهترین قاضی هستند!

منبع: خبرگزاری مهر

انتهای پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: اصلاح طلبان تدبیری ها دولت یازدهم و دوازدهم اصلاح طلبان جریان اصلاح دولت سیزدهم دولت رئیسی اصلاح طلب رسانه ها تا جایی مدعی شد ۸ ساله

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۵۷۰۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مهدی نصیری; زیر تیغ اصلاح‌طلبان و اصولگرایان/ توهم یا شوخی یا پروژه هدفمند؟! +جدول

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، واکنش ها به جنجال اخیر «مهدی نصیری» سوپر حزب اللهی دیروز و سوپر منتقد این چند ماه اخیر، ادامه دارد. او که در دهه ۶۰ و سال های حضورش در کیهان، در قامت یک چهره تند و افراطی جناح راست فعالیت می کرد، این روزها از منتهی الیه حکومت به منتهی الیه اپوزیسیون شیفت کرده است.

بنا بر آنچه عباس سلیمی نمین فعال سیاسی اصولگرا که سابقه همکاری با او را داشته است، روایت می‌کند او آن سال های ابتدایی بعد از انقلاب مواضع افراطی داشته و مواضع این روزهایش تلاش او برای پاک کردن آن مواضع از ذهن مردم است.

مصاحبه نصیری با بی بی سی فارسی و نسخه پیچی او برای اصلاح طلبان را باید در راستای همین مشی او تفسیر کرد. وی در این گفتگو خواستار آن شده که اپوزیسیون، شکاف بین مصطفی تاج‌زاده و رضا پهلوی را با یک اتحاد پر کند. او مدعی است که پادشاهی مشروطه و جمهوری‌خواهی می‌توانند متحد شوند. نصیری از میرحسین موسوی، مصطفی تاج‌زاده، نرگس محمدی و فائزه هاشمی به عنوان افراد اصلاح‌طلبی نام برده که می‌توانند این جریان جدید را پوشش بدهند و برای رفع مشکلات کشور با سلطنت‌طلبان چاره‌اندیشی کنند.

ایده او در گفتگو با بی بی سی که یک هفته بعد از خروجش از ایران و حضور در کانادا، بیان شده است به سرعت واکنش اصلاح طلبان را به دنبال داشت.

سید محمد علی ابطحی، عضو مجمع روحانیون مبارز، در یادداشتی در شبکه اجتماعی ایکس، با تاکید بر اینکه مهدی نصیری سوپر افراطی حزب اللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزیسیون امروز شود، نوشت: «گفته اند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش می داند نه شاهزاده می تواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقه مند به همکاری با شاهزاده است.»

همچنین غلامحسین کرباسچی، مدیرمسئول روزنامه هم‌میهن، در واکنش به این مصاحبه، با اشاره به اینکه وی اصلا مهدی نصیری را فرد متعادلی نمی‌داند، گفته؛«نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرف‌هایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاح‌طلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر کسی از مخالفین نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، می‌فهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»

محمد مهاجری نیز در نقد حرف های نصیری در یادداشتی نوشته است؛«چه شده که شاهزاده را همسنگ تاج زاده و دیگران می دانید؟ صنمی با مصطفی تاجزاده ندارم، اما یک موی گندیده تاجزاده به همه هیکل شاهزاده کثیفی که وطن فروشی کمترین جرمش است و همه حامیانش شرف دارد. با برخوردهایی که با برخی چهره های سیاسی منتقد و حتی مخالف در داخل ایران شده بشدت مخالفم ، اما اینها چه دخلی دارند به آن شاهزاده بدنام بدکار؟»

سکوت اصولگرایانه؟

عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، اما موضعی متفاوت گرفت و سکوت اصولگرایان در این ماجرا را به چالش کشید. او در گفتگو با خبرآنلاین تاکید کرد؛«واقعیت این است که در این مورد خاص اصولگرایان عزیز هستند که باید موضع‌گیری صریحی می‌کردند، آنان که درباره همه چیز برای اعلام موضع پا به رکاب هستند در این مورد سکوت کرده‌اند. ولی چون نمی‌خواهند به انتساب گذشته ایشان اشاره شود یا به این علت که به درستی گمان می‌کنند موضع‌گیری آنان فاقد نفوذ است زحمت این کار را بر دوش اصلاح‌طلبان انداخته‌اند.»

این نقد عبدی با واکنش روزنامه اصولگرای جوان روبرو شد. این رسانه به نوعی مسئولیت این اظهارات نصیری را متوجه اصلاح طلبان کرده و با حمله به چپ گرایان نوشته است؛« مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاح‌طلبان که سال‌هاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبه‌رو شده‌اند، از اینکه یک تازه‌وارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، به‌شدت دلخور و هراسان شده‌اند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده می‌گیرد. اصلاح طلبان چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شده‌اند، اما حالا که یک‌باره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابی‌گری محض زده است، دیگر کسی از اصلاح‌طلبان نمی‌پذیرد که نصیری را از خود ندانند.»

در جدول زیر مروری بر اظهارات انتقادی اشخاص و رسانه های مطرح اصلاح طلب و اصولگرا، به مصاحبه مهدی نصیری با بی بی سی، داشته‌ایم؛

ردیف

نام/ گرایش سیاسی

اظهارات

۱

محمد علی ابطحی/ فعال سیاسی اصلاح‌طلب

* آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزب اللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزیسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است.

* نه بولتن نویسی واظهار نظرهای تند حزب اللهی اش در گذشته توانست ریشه اصلاح طلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونی اش مورد قبول اپوزیسیونی قرار میگیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند.

۲

عباس عبدی/ فعال سیاسی اصلاح طلب

* مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیش‌گفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزاره‌های اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامه‌ای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود.

*دنیای سیاست بیش از این که دنیای ایده‌ها باشد دنیای قدرت است. میان قدرت و ایده باید رابطه نزدیکی باشد. این حرف‌ها را دیگرانی هم در خارج زده‌اند ولی بسرعت به حاشیه رفته‌اند. در شرایط کنونی همان کسانی که علیه آنان حرف می‌زد، قدری از این فضا بهره‌مند می‌شوند. به نظرم یک دو راهی قرار خواهد داشت که هر دو سویش زیان است. ولی ایده او بیشتر ناشی از این است که سیاست به امری شخصی تقلیل یافته و گویی اراده‌های افراد به تنهایی منشأ اثرات تعیین کننده است. بعلاوه براندازی قابل جمع با اصلاح‌طلبی نیست.

۳

محمد مهاجری/ فعال رسانه‌ای اصولگرا

* چه شده که شاهزاده را همسنگ تاج زاده و دیگران می دانید؟ صنمی با مصطفی تاجزاده ندارم، اما یک موی گندیده تاجزاده به همه هیکل شاهزاده کثیفی که وطن فروشی کمترین جرمش است و همه حامیانش شرف دارد.

*برگردید آقای نصیری! منظورم برگشتن به تهران و قم نیست. این حق شماست که هرجای عالم می خواهید زندگی کنید. عده‌ای خوشحال می‌شوند که شما در مغرب زمین بمانید و به قول آنها تمام شوید. گروهی می‌گویند شما پلهای پشت سرتان را خراب کرده اید و برنمی‌گردید. من، اما پیش بینی ام این نیست.‌

۴

غلامحسین کرباسچی/ فعال سیاسی اصلاح طلب

* آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرف‌هایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاح‌طلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر کسی از مخالفین نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، می‌فهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.

*نصیری آن زمانی هم که در کیهان و پیش آقای شریعتمداری بود و جاهای عمومی کشور در دست آنان قرار داشت، فضاحتی علیه شخصیت‌های ملی، مذهبی و فرهنگی به وجود آورد و آن همه توهین، ناسزا و تهمت علیه آن افراد زد که آن زمان هم معلوم بود که ایشان تعادل ندارد. در حال حاضر هم به دنبال همان مسیر است فقط ورق را برگردانده است. می‌داند که کسی به او وقعی نمی‌گذارد و جایگاهی ندارد، می‌خواهد این سمت افراط را بگیرد تا دیگران به حرف او گوش بدهند.

*به نظر من آقای نصیری نه جایگاهی در محافل اصلاح‌طلب‌ها دارد، با توجه به سوابق ایشان، براندازها می‌فهمند که فقط به درد همین تبلیغات در رسانه‌هایی مانند ‌بی‌بی‌سی می‌خورد که مثلا حرف تازه‌ای زده شود. در هر صورت ایشان جایگاهی ندارد.

۵

علی باقری/فعال سیاسی اصلاح‌طلب

* از "شاهزاده" تا "تاجزاده"، فاصله‌ای به وسعت و عظمت مردمی‌ترین انقلاب تاریخ معاصر وجود دارد. ولو آنکه تحقق اهداف بلند انسانی و آرمانی آن انقلاب، دستخوش دست‌اندازی "نااهلان" و "نامحرمان" قرار گرفته باشد.

۶

محمود صادقی/ نماینده مجلس دهم

* اساسا بین تاجزاده، به عنوان یک اصلاح‌طلب دموکراسی‌خواه مخالف با قدرت متمرکز فردی و شاهزاده به عنوان نماد بازگشت به سلطنت موروثی فرد محور هیچ‌ وجه اشتراکی وجود ندارد. آقای نصیری ترسم نرسی به کعبه‌ ای اعرابی! کاین ره که تو می‌روی به ترکستان است.

۷

جواد امام/فعال سیاسی اصلاح‌طلب

* نصیری یک چهره اصولگرای تند و رادیکال است که در رزومه او فعالیت در روزنامه کیهان درج شده است. امروز حسین شریعتمداری وارث دیدگاه‌هایی است که قبلا توسط مهدی نصیری‌ها پایه‌گذاری شده بود. در عین حال مشخص نیست آیا اظهارات نصیری در راستای یک پروژه تعریف شده، مطرح شده یا پای موارد دیگری در میان است.

۸

شهاب‌الدین طباطبایی/فعال سیاسی اصلاح طلب

* اظهارات مهدی نصیری تکرار یک شوخی بی‌مزه و توهمی است که ۱۴۰۱ هم براندازان خارج نشین برایشان ایجاد شده بود. نه مردم و نه نخبگان سیاسی هیچکدام نگاهشان به بیرون از کشور نیست.

۹

حمیدرضا جلایی‌پور/فعال سیاسی اصلاح طلب

* این طرح نه جدید و نه جدی است و قبلا توسط آقای رضا علیجانی و یکی از سخنرانان همایش نجات ایران مطرح شده بود. اما دربارهٔ طرح مجدد این ایده توسط آقای نصیری، به طور خاص نقد اصلی دارم.

*آقای نصیری چه زمانی که در کیهان بنیادگرایانه و اقتدارگرایانه علیه مصلحان می‌نوشتند و بعد با گرایشی شبه‌تفکیکی هر گونه مدرن‌شدن و همهٔ دستاوردهای علمی و عرفانی بشر را تخطئه می‌کردند و چه امروز که طرفدار نوعی انقلاب آرام شده‌اند و پیشنهاد چنین ائتلافی را می‌دهند در دیدن واقعیت و پیچیدگی‌اش ضعف شدیدی داشتند و با رویکردی هیجانی که بلوغ شناختی ندارد، به خاطر شیفتگی به ایده‌ها و تغییرات رادیکال در نظر از روی واقعیت می‌پریدند.

*به نظر من رضا پهلوی با شکست شدید «همبستگی»اش و حمایت بی‌شرمانه از نتانیاهو نمی‌تواند، حتی در آینده، مورد حمایت اکثریت ایرانیان قرار بگیرد و در این چندماه اسرائیل‌شیفتگی‌اش و به ویژه بعد از عملیات وعدهٔ صادق و روشن شدن امتناع آمریکا و ناتوانی اسرائیل در حملهٔ نظامی به ایران ضربهٔ کاری‌ای خورده است. عجیب است که بعد از این افول شدید آقای نصیری به فکر احیای او و ائتلاف با او افتاده است.

10

عباس سلیمی‌نمین/ فعال سیاسی اصولگرا

* آقای نصیری مجبور است که این‌ کار را برای فراموش شدن مواضع تند و افراطی خود در گذشته انجام دهد. روز به روز مواضع افراطی‌تری اتخاذ خواهد کرد تا اینگونه پذیرفته شود. هیچ‌کس نمی‌تواند به او اعتماد کند و در این وادی بیشتر سقوط خواهد کرد. بنابراین، فاجعه‌ای رخ خواهد داد که در رابطه با منافقین و سایر نیروهای افراطی رخ داد.

* قبلا مواضع افراطی داشتند الآن تفریطی. ایشان بر این باور بود که زن برای لذت‌بخشی به مرد آفریده شده است. هرچی به ایشان گفته می‌شد که این دیدگاه با نظر اسلام نمی‌خواند و نظرات امام خمینی(ره) و رهبری این‌گونه نیست، حرف خودش را می‌زد. در بحث تکنولوژی هم یک دیدگاه بسیار عقب‌افتاده داشت که این‌ها نشانه مدرنسیم است و نباید استفاده کنیم.

* شما یک وقتی جریان اصلاح‌طلب را نقد می‌کنید، اشکالی ندارد و خوب است، یک عده‌ هم اصولگرایان را نقد می‌کنند و بسیار خوب است اما هتاکی و حرمت‌شکنی هرگز نقد نیست. در گذشته یک‌بار آقای مخملباف درباره زندگی خودش در یک جلسه خصوصی توضیحاتی ارائه کرد و یک بحثی را درباره مادرش بیان کرد. من هر چه به آقای نصیری گفتم که این حرف در جلسه خصوصی بیان شده و درز پیدا کردن آن خلاف اخلاق است، شما یک موضع و نقدی را به نسبت به آقای مخملباف نسبت به کارهای هنری دارید، اما نباید به مادر او پرداخته و در روزنامه منعکس کنید، غلی رغم تذکر جدی که به ایشان داده شد، این مطلب را منعکس کرد.

11

حسین نورانی‏‌نژاد/ قائم‌‏مقام دبیرکل حزب اتحاد ملت

* مرور یکی از اتفاق‌های اخیر برای شناخت فضای سیاسی کشور خالی از لطف نیست. چند روز پیش آقای مهدی نصیری در مصاحبه بی‌بی‌سی فارسی پیشنهاد شاذ «جبهه‌ای از شاهزاده تا تاجزاده» داد. شاذ از آن جهت که قرابتی بین این دو در جزء و کل سیاست نیست. از تبار و خاستگاه که بگذریم، یکی استقلال از دولت‌های خارجی را اصل می‌داند و دیگری در پی تجمیع نیروهای خارجی علیه حاکمیت با هدف قدرت گرفتن خودش است.

* یکی در پی گذار به دموکراسی است و دیگری در پی گذار به خودش. اساساً طبیعی است که ائتلاف با «شاهزاده» معنایی ندارد جز پذیرش سروری شاهزاده و حداکثر یافتن جایی ذیل دم و دستگاه او. شاه که با کسی فالوده نمی‌خورد. کما اینکه در پی تلاش برای مصادره اعتراضات ۹۶ و ۹۸ شعارهای سلطنت‌طلبانه حتی در شکل واکنشی داده نشد، اما رضا پهلوی با عده‌ای دیگر شورایی ائتلافی درست کرد که به چند ماه نکشیده برچیده شد.

* به هرحال، این پیشنهاد عجیب از جانب آقای نصیری داده شد. پیشنهادی که برای یک برانداز که تنها به «گذار از» با هر هزینه‌ و هر سرانجامی فکر کند شاید معنادار باشد، اما برای آنکه «گذار به» و چگونگی آن را اصل می‌داند، نمی‌تواند معتبر باشد.

* آقای نصیری که عضو هیچ جریان سیاسی خاصی محسوب نمی‌شود که آن مجموعه را در مظان اتهام و پاسخگویی قرار دهد. پس این همه موضع‌گیری و مصاحبه‌ها و یادداشت‌های قطاری که با شدت و حدت خاصی هم بیان می‌شوند، به چه معناست؟ به‌خصوص که حاصل این هیاهو چیزی جز جدی کردن این ایده و مشابه آن در آینده نیست. اما به نظر می‌رسد که این محاسبات در موضع‌گیری‌ها ملاحظه نشده است.

* می‌توان پذیرفت که برخی افراد در نتیجه فضای شکل‌گرفته در این باره ورود کرده و حرفی زده باشند. اما نوع ادبیات به‌کاررفته و غلظت آن و تعداد زیاد مواضع، با عرض پوزش از بسیاری از افراد محترمی که در این باره ورود کردند، نشان از نوعی انجام وظیفه و ریاکاری سیاسی دارد. شاید بیان غیرمستقیم اما روشن تاج‌زاده که در پی این هیاهوها و بعد از ملاقات هفتگی با خانواده، فایل صوتی مناظره‌اش با مراد ویسی در نقد سلطنت‌طلبی را بازنشر و در کانالش دیده شد، نمونه‌ای از یک واکنش کافی باشد.

12

سید عبدالجواد موسوی/ روزنامه نگار اصلاح طلب

تحلیلی که من بر اساس شناختم از مهدی نصیری دارم. او هر پروژه ای را که در این سال ها کلید زده از عدالتخواهی تا دشمنی با فلسفه و عرفان، و عصر حیرت، خیلی زود به نقطه جوش رسانده. یعنی در همه این موارد تا ته خط رفته. روزی هم که شروع کرد به انتقادهای بی پروا و صریح از حاکمیت، من و چندتن از دوستانی که او را تا حدودی می شناختیم حدس می زدیم کار به این جاها بکشد. فعلا در نقد تئوری اتحاد شاهزاده و تاجزاده چیزی نمی گویم جز این که این تئوری زاییده آن شتابِ منحصر به فرد است.

13

روزنامه سازندگی/ رساانه اصلاح طلب

* مهدی نصیری در سال‌های اخیر به ناگهان مسیر سیاسی خود را از چپ رادیکال انقلابی به راست افراطی و سلطنت‌طلب تغییر داد و با راه‌اندازی یک کانال تلگرامی آنچنان مطالب تند و تیزی علیه حاکمیت نوشت که برای کسانی که او را می‌شناختند، حیرت‌انگیز بود. کسانی که کیهان اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ را می‌خواندند، فراموش نکردند که وی چگونه به یک فیلمساز ایرانی به دلیل تراشیدن ریش‌هایش خرده گرفت و او را از دایره حزب‌الله خارج خواند و در گام بعدی مادر آن فیلمساز را صیغه‌ای خواند و با این جمله جنجالی به پا کرد.

* اکنون مردی با آن سوابق در رادیکالیسم از این سو افتاده است. او چندی مطالب تند و تیزی را علیه حاکمیت منتشر کرد بی‌آنکه بازداشت شود. در حالی که دیگران با مطالبی خفیف‌تر از آنچه نصیری می‌نوشت، بازداشت و دادگاهی می‌شدند. حال وی بی‌هیچ مانعی به خارج از کشور رفته و در گفت‌وگو با بی‌بی‌سی، رضا پهلوی را شاهزاده می‌خواند و او را پیشاپیش بر سریر پادشاهی می‌نشاند و از جانب کسانی که در دوره سلطنت شکنجه شدند، زندان افتادند و ستم و ظلم دیدند، سخن می‌گوید و خواهان یک اتحاد نامقدس می‌شود. آقای مهدی نصیری «این تذهبون»؟ به کجا چنین شتابان؟ شما آیا نماینده مهندس میرحسین موسوی هستید که از جانب او که سال‌ها در حصر است، سخن می‌گویید؟ شما آیا نماینده جمهوری‌خواهان ایرانی هستید و سخنگوی آنها شده‌اید؟ تاج‌زاده اگر قرار بود پیوندی با رضا پهلوی داشته باشد که در ایران نمی‌ماند. از افکار فائزه هاشمی علیه سلطنت‌طلبان خبر دارید؟ نرگس محمدی چیزی در این خصوص نوشته که شما باور کردید باید چنین پیشنهادی بدهید؟

14

روزنامه فرهیختگان/ رسانه اصولگرا

* در نگاه اول مشخص است نصیری دیگر توان فکر کردن یا ایده تازه‌ای به همراه ندارد و سرخورده از وضعیت فعلی به رادیکالیسمی تند روی آورده است. قرار دادن پهلوی و تاج‌زاده دقیقا همان پازلی است که برخی از رسانه‌های حکومت هم سال گذشته به آن اشاره داشتند و حالا نصیری آن را به‌صراحت بیان می‌کند و به‌وضوح مشخص می‌کند همایش آینده ایران دقیقا طراحی و پازل دستگاه‌های غربی برای براندازی بوده است. آنچه رسانه‌های حکومت بیان می‌کردند فقط یک تحلیل نبوده و کاملا مصادف است با صحنه‌ای واقعی؛ چراکه یکی از سخنرانان اصلی آن جلسه مهدی نصیری بوده است.

* اما به نظر بحث نصیری دارای فرامتن پراهمیتی است. نصیری در واقع با زدن چنین حرف شاذی نشان می‌دهد که اپوزیسیون ایران نه از شکست‌های گسترده در سال‌های اخیر بلکه از تحولات جهانی که در حال شکل‌گیری است هم حیرت‌زده شده‌اند و نمی‌دانند چطور خود را از وضعیت به‌شدت سختی که در آن قرار گرفته‌اند نجات دهند.» واکنش تند و انتقادی چهره‌های شناخته‌شده اصولگرا و اصلاح‌طلب به سخنان نصیری و خط جداکننده‌ای که خیلی پررنگ روی این مرز کشیدند، نشان از تمیز دادن خط‌مشی چهره‌های شناخته‌شده اصلاح‌طلبی و اصولگرا از آنچه نصیری در خیال خود می‌پروراند، دارد و به او گوشزد می‌کند با چنین سخنانی نمی‌تواند برای خود یار بخرد و هم‌تیمی جذب کند و حالا باید دید سریال سرنوشت این نواپوزیسیون تازه‌مهاجرت‌کرده از کشور تا کجا ادامه خواهد داشت.

15

روزنامه جوان/ رسانه اصولگرا

* مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاح‌طلبان که سال‌هاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبه‌رو شده‌اند، از اینکه یک تازه‌وارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، به‌شدت دلخور و هراسان شده‌اند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده می‌گیرد.

* نصیری عین اصلاح‌طلبان است، بلکه خود اصلاح‌طلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرف‌های پشت‌صحنه را که از او می‌پسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام می‌آموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارش‌شده تاج‌زاده را به این زودی بسوزانید! شما اکنون ترسیده‌اید و یک به‌یک به صحنه می‌آیید و نصیری را تکفیر می‌کنید. اما مگر می‌شود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامه‌نگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر می‌کنید خودتان را تکفیر می‌کنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.

* سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود می‌برند و به اردوگاه اصلاح‌طلبی می‌زنند. نمی‌دانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمی‌کردند که از آن دولت و حمایت‌ها به جایی برسند که اکنون حرف مشترک‌شان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری به‌تعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!

16

روزنامه صبح نو/ رسانه اصولگرا

* سخنان مهدی نصیری در مصاحبه با بی‌بی‌سی فارسی واکنش برانگیز شده است. او در این مصاحبه از ضرورت اتحاد اپوزیسیون جمهوری اسلامی سخن گفته؛ یعنی اتحاد شاهزاده با تاج‌زاده. جمهوری‌خواهان با هواداران سلطنت. این سخنان چندان قابل نقد نیست، نه از آن باب که سخن بسیار دقیق و فکر شده‌ و ایده‌ای است که از عطاری هیچ‌کس جز عطاری نصیری نمی‌توانسته بیرون بیاید، نه از تاج‌زاده که از شاهزاده تا مسیح هم نتوانستند چند ماهی دور یک میز بنشینند و امروز به یکدیگر فحش‌های مثبت ۱۸ می‌دهند. بنابراین امتناع این ایده از روز روشن‌تر است. و باز نه جای تعجب که نصیری چنین سخنانی را بر زبان رانده که جای تعجب نیست؛ چراکه مسیر هر فرد رادیکالی، افتادن در چرخه رادیکالیسم است.

* باید مسیر طی شده و جریان روشنفکری ایرانی نقد شود که امروز مهدی نصیری در این نحله خود را قرار داده است. نقد روشنفکران نه از باب غرض با این جماعت، بلکه از فرط بیگانگی است که با جامعه دارند و رؤیاهایی که این‌ها در دویست سال اخیر به جای فکر، ایده و اندیشه پیشرفت به‌عنوان جنس بنجل به مردم ایران فروخته‌اند و به جای پیشرفت و توسعه برای مردم ایران، وضعیتی ایجاد کردند که بعد از دویست سال دوباره ایده بازگشت به وضعیت دویست سال گذشته را تئوریزه می‌کنند.

* روشنفکر ایرانی ۲۰۰ سال است که اسیر این توهم است، از مردم سخن می‌گوید؛ اما فهمی از مردم ندارد. روشنفکر ایرانی که علیه سلطنت شورید و امروز دوباره به سلطنت رسیده است. زمانی مخالف شهر بود و زندگی در روستا را تئوریزه می‌کرد و امروز مقلد غرب و مدرنیته شده است.


۲۷۲۱۹

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901698

دیگر خبرها

  • طعنه سنگین حسن روحانی به ابراهیم رئیسی و کاندیدای پوششی او در انتخابات ۱۴۰۰ /مگر نگفتید این‌ها بلد نیستند بورس را اداره کنند، ما می‌آییم اداره می‌کنیم
  • مهدی نصیری; زیر تیغ اصلاح‌طلبان و اصولگرایان/ توهم یا شوخی یا پروژه هدفمند؟! +جدول
  • ادامه حمایت دولت رئیسی از طرح نور؛ مورد استقبال قرار گرفته
  • رئیسی پروژه‌ای که در دولت روحانی افتتاح شده بود را دوباره افتتاح کرد!
  • اصلاح طلبان در کدام حوزه های انتخابیه کاندیدا دارند؟
  • جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده
  • اولین واکنش یک روزنامه اصولگرا به موضوع مهدی نصیری: او مهره تاج زاده است
  • هم‌میهن آمریکا و انتساب رکورد تورمی روحانی به رئیسی!
  • عملیات اصلاح هندسی و احداث دوربرگردان در بلوار ارم اجرایی شد
  • کرباسچی: مهدی نصیری تعادل ندارد؛ او فقط به درد تبلیغات بی‌بی‌سی می‌خورد